نشانه ای است که اگر روی نتی گذاشته شود، آن نت و یک نت بالاترش پی در پی و به صورت تناوبی کم و بیش تند، به اجرا در می آیند، شکل 50. این عمل دقیقاً به اندازه ارزش زمانی همان نت ادامه پیدا می کند. اگر روی علامت تریل نشانه های b و # قرار بگیرد، به معنی آن است که عمل تناوب نت اصلی، می بایست با لحاظ کردن آن نشانه باشد.
کلمات کلیدی:
نت زینتی است که پیش از نت اصلی نوشته می شود و زمان اجرا آن خیلی کوتاه است. به طوری که در مقایسه با کشش نت اصلی، نمی توان برایش ارزش زمانی قابل توجهی قائل شد. با این وجود به طور آشکار شنیده می شود و نقش خود را در صدای کلی ایفا می کند، شکل 47.
آچیاکاتورا ممکن است بیش از یک نت باشد و همچنین می تواند هر فاصله ای با نت اصلی داشته باشد، مانند مثال های زیر، شکل 48.
کلمات کلیدی:
در نوشتن نت موسیقی، برای جلوگیری از پیچیدگی و شلوغ شدن صفحه نت، از علامت هایی بهره می گیرند تا نت نویسی تا حد امکان ساده تر انجام شود و در عین حال نوازنده یا خواننده بتواند ریزه کاری های مربوط به آهنگ را دریابد و اجرا کند. این علامت ها عبارتند از انواع نت های زینت، تریل، گلیساندو، تکرار میزان، برگشت ها و نشانه های مخصوصی برای ضعیف و قوی نواختن و یا تند و کند اجرا کردن قطعه.
کلمات کلیدی:
بخش بزرگی از آهنگهای ایران، بهویژه گونههای رایج در نواحی آن مثل خراسان، لرستان، کردستان، بختیاری و فارس، از ریتمهایی پیروی میکنند که با میزانهای ساده و ترکیبی قابل بیان نیستند. میزانبندی اینگونه آهنگها معمولاً از کنار هم قرار گرفتن دو یا چند میزان ساده حاصل میشود. برای مثال از جمع یک میزان دوضربی و یک میزان پنجضربی بدست میآید. یا از ترکیب یک میزان سهضربی و یک میزان چهارضربی، میتوان به یک میزان هفتضربی دست یافت. اینگونه میزانها که به میزانهای لنگ معروفاند، حالت ویژهای دارند و به راحتی میتوان آنها را از میزانهای معمولی تشخیص داد. شکل (42) نمونههایی از دو میزان پنج ضربی و هفت ضربی را نشان میدهد.
میزانهای لنگ بسته به این که ضربهای قوی و ضعیف آنها چگونه تنظیم شده باشند، شکلهای مختلفی پیدا میکنند. نحوه شمارش ضربها نیز به محل قرار گرفتن ضربهای قوی بستگی دارد. برای مثال یک میزان پنجضربی میتواند به صورتهای 3+2، 2+3 و حتی 4+1 نواخته شود. شکل (43) و (44) حالتهای مختلف دو نمونه میزان لنگ یعنی پنجضربی و هفتضربی را نشان میدهد
شکل 42:میزان های لنگ
شکل 43:گونه های مختلف میزان پنج ضربی
شکل 44:گونه های محتلف میزان هفت ضربی
کلمات کلیدی:
یکی از کاربردهای خط اتحاد ایجاد سنکپ است که باعث میشود ضرب قوی ابتدای میزان بصورت ضعیف درآید و در واقع ادامهای از ضرب پیشین باشد، شکل (40).
ایجاد سنکپ، حس موسیقایی را عوض میکند و باعث میشود ضربهای قوی و ضعیف از حالت معمولی خارج شوند. در شکل (40) شش مورد سنکپ دیده می شود که نت های «می» و «سی» را با هم متحد کرده اند و بنابراین نتهای ابتدای میزان، در ادامه نت قبل از میزان صدا میدهند. یعنی آن شخصیتی که به واسطه ضرب قوی بودن داشتند، اینجا دیگر ندارند.
کلمات کلیدی:
گاهی لازم میشود کشش زمانی یک نت به اندازهای اضافه شود که با نشانههای موجود ممکن نباشد؛ برای مثال اگر کشش یک نت به اندازه یک سیاه و یک دولا چنگ باشد، چگونه میتوان آن را نشان داد. شکل (37) به این گونه پرسشها پاسخ میدهد.
در شکل (37) خطی که بین نتهای همنام کشیده شده است، خط اتحاد نام دارد. یعنی نتهای مربوطه را با هم متحد میکند تا فقط به صورت یک نت طولانیتر صدا بدهند. همانطور که در شکل (37) آمده است، خط اتحاد میتواند علاوه بر متحد کردن نتهای داخل میزان، نتهای چند میزان دیگر را نیز با هم متحد کند که در آن صورت همه نتهای قرار گرفته در بین خط اتحاد، به صورت پیوسته اجرا میشوند. این حالت در سازهای بادی نظیر نی، سرنا، فلوت و همچنین صدای آوازی انسانی و سازهای آرشهای نظیر کمانچه، ویولون و... بیشتر به محسوس است.
اگر خطی بین دو یا چند نت غیرهمنام کشیده شود، معنی دیگری میدهد. یعنی همه آن نتها را به هم وصل میکند. به همین دلیل خط اتصال نامیده می شود، شکل (38).
خط اتصال موجود در شکل (38) به نوازنده یا مجری آهنگ نشان میدهد که آن نتهای واقع در بین آن، باید به صورت پیوسته و بیوقفه اجرا شوند. برای درک عمیق تر مفهوم خط اتحاد و اتصال به یک مثال از ادبیات گفتاری و نوشتاری توجه کنید، شکل (39).
در عبارت نخست شکل (38) خط بین «آی» و «ی» از جنس خط اتحاد است. یعنی گوینده حرف «ی» را کشیده ادا میکند و چون هردو حرف همنام هستند، فقط زمان اجرای آن افزایش مییابد. اما در عبارت دوم خطهای زیر عبارات، از نوع اتصال هستند و به گوینده عبارت میفهمانند که جمله «من آمدم» را با یک نفس بخواند. در این صورت معنی عبارت بسیار شفاف و روشن به شنونده منتقل میشود. اگر خط اتصال را برداریم و یا جور دیگری کلمات را به هم وصل کنیم، معنی عبارت تغییر میکند و چه بسا گاهی نامفهوم شود.
کلمات کلیدی:
اگر ضرب های قوی و نیمهقوی همراه با سکوت باشند ولی ضربهای ضعیف با صدا باشند، اصطلاحاً میگویند آن میزان ضد ضرب دارد، در اجرای واقعی معمولاً جای خالی را سازهای کوبه ای پر می کنند. یعنی ابتدای میزان با آن که برای سازهای ملودیک سکوت دارد ولی یک ساز کوبه ای می تواند آن را به نحو شایسته ای پر کند. این ویژگی در آهنگ های تند، به ایجاد هیجان منجر می شود.شکل (41).
هیجان یکی از ویژگیهای آهنگهای ضد ضربدار است که در موسیقی ایرانی به فراوانی یافت میشود. ازجمله میتوان بسیاری از چهار مضرابها و همچنین رنگ ها (Reng) را نام برد. علاوه بر این بیشتر نوحههای عزاداری هم با ضد ضرب شروع میشوند.
کلمات کلیدی:
همه فاصله های موسیقایی به دو صورت جلوه می کنند. اگر از نظر زمانی پشت سر هم صدا بدهند، یک رنگ صوتی خواهیم شنید و اگر همزمان صدا بدهند، رنگ دیگری حاصل می شود. بدین منظور دو نت Fa و Do را در نظر بگیرید. در شکل (36) خط حامل دارای دو میزان است و در هر دو میزان نت های Fa و Do وجود دارند. در میزان یکم بین دو نت، فاصله زمانی برقرار است ابتدا صدای Fa و سپس صدای Do شنیده می شود به این حالت، فاصله نغمگی (Melodic) می گویند. زیرا بیشتر نغمات از اجرای پی درپی نت ها در زمان های مشخص پدید می آیند. اما در میزان دوم بین دو نت Fa و Do ، فاصله زمانی وجود ندارد و هر دو نت به صورت هم زمان اجرا می شوند. به این حالت، فاصله هماهنگ (Harmonic) گفته می شود. یعنی نت ها با اجرای همزمان خود صدا و فضایی را ایجاد می کنند که شباهتی به اصل نت ها ندارد ولی هماهنگ با اجزای تشکیل دهنده است.
در هر دو حالت فوق فاصله بسامدی بین دو نت Fa تا Do پنجم درست است. اگر به ترتیب اجرا کنیم، یک نغمه تولید می شود و اگر همزمان اجرا شوند، یک صدای هماهنگ به گوش می رسد. بر این اساس هر یک از فواصل مختلف دستگاه های موسیقی ایران، صدای متفاوتی را ایجاد می کنند. یعنی حالتی که نت ها با فاصله های مختلفی مثل دوم، سوم، چهارم، پنجم، ششم، هفتم و هشتم روی هم قرار بگیرند. آیا می توانید حدس بزنید در آن صورت چه صدایی خواهند داشت؟
کلمات کلیدی:
اگر از فاصله هشتم عبور کنیم، آنگاه مفهوم فاصله چه معنایی پیدا می کند؟ آیا طبق روال گذشته باید به صورت فاصله نهم, دهم, یازدهم و … محاسبه کنیم؟ پاسخ مثبت است. وقتی در یک نظام هفت نتی، یک دور کامل نت ها را فاصله سنجی کنیم، مجدداً به نت آغازین می رسیم، با این تفاوت که بسامد آن درست دو برابر بسامد نت آغازین است. زیرا ما به سمت بسامدهای بالا حرکت کرده ایم. در صورت عبور از نت هنگام، تمام فاصله ها ترکیبی می شوند. به شکل (35) توجه کنید.
در قسمت A از شکل (35) , فاصله Mi-Sol ترکیبی است و اندازه آن دهم کوچک است. برای پیدا کردن چگونگی آن، در ذهن خود نت پایینی یعنی Mi (روی خط اول) را یک هنگام بالا ببرید. در این حالت به نت Mi (بین خط چهارم و پنجم) هنگام می رسید. اکنون سنجش فاصله از نت هنگام بسیار آسان است. موقعیت نت هنگام نسبت به نت Mi پایه، هشتم درست است. به ترتیب می شماریم تا به نت Sol برسیم. نخستین نت بعد از نت هنگام Fa و فاصله اش نسبت به پایه نهم است. سپس به نت Sol می رسیم که فاصله اش نسبت به پایه دهم است. در قسمت B از همین شکل(35) ، فاصله ترکیبی Do-Sol دوازدهم درست نامیده می شود
کلمات کلیدی:
در موسیقی ایرانی بیشتر آهنگها از ترکیب نتهای همسایه تشکیل میشود. اما گاهی پیش میآید از یک نت به نت غیر همسایه، رفت یا برگشتی صورت گیرد . در این صورت میگویند عمل پرش صورت گرفته است. بنابراین تمام فواصل بزرگ تر از فاصله دوم، پرش محسوب میشوند. به این ترتیب می توانیم پرش های سوم، چهارم، پنجم، ششم، هفتم و هشتم را داشته باشیم که به پرش هشتم به پرش هنگام نیز معروف است. ضمن این که پرش هفتم در موسیقی ایرانی کاربردی ندارد.
اگر از فاصله هشتم عبور کنیم، آنگاه فاصله چه معنایی می یابد؟ آیا طبق روال گذشته باید به صورت فاصله نهم, دهم, یازدهم و … محاسبه کنیم؟ پاسخ مثبت است. وقتی در یک نظام هفت نتی، یک دور کامل نت ها را فاصله سنجی کنیم، مجدداً به نت آغازین می رسیم، با این تفاوت که بسامد آن درست دو برابر بسامد نت آغازین است. زیرا ما به سمت بسامدهای بالا حرکت کرده ایم. در صورت عبور از نت هنگام، تمام فاصله ها ترکیبی می شوند. به شکل (34) توجه کنید.
در قسمت A از شکل (34) , فاصله Mi-Sol ترکیبی است و اندازه آن دهم کوچک است. برای پیدا کردن چگونگی آن، در ذهن خود نت پایینی یعنی Mi (روی خط اول) را یک هنگام بالا ببرید. در این حالت به نت Mi (بین خط چهارم و پنجم) هنگام می رسید. اکنون سنجش فاصله از نت هنگام بسیار آسان است. موقعیت نت هنگام نسبت به نت Mi پایه، هشتم درست است. به ترتیب می شماریم تا به نت Sol برسیم. نخستین نت بعد از نت هنگام Fa و فاصله اش نسبت به پایه نهم است. سپس به نت Sol می رسیم که فاصله اش نسبت به پایه دهم است. در قسمت B از همین شکل(34) ، فاصله ترکیبی Do-Sol دوازدهم درست نامیده می شود.
کلمات کلیدی:
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.