سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آموزش گیتار ، خوانندگی ، سلف‍ژ ، آکورد ،تبلچر ، نت ، آرپژ ،جدید

فاصله

ایوب عالی نژاد دیدگاه

پیش از این در بحث پرده و نیم‌پرده دانستیم که اختلاف بسامد دو نت، سبب ایجاد فاصله می‌شود و این فاصله صرفاً بسامدی است. یک نت علاوه بر نت‌های همسایه، با نت‌های دورتر نیز فاصله‌ای دارد که لازم است همه آن ها را بشناسیم. بدین منظور ابتدا پرسشی را طرح می‌کنیم. آیا هر نت با خودش فاصله دارد؟ برای پاسخ، نت La با بسامد 440 هرتز را در نظر آورید. وقتی می‌خواهیم فاصله‌اش را با خودش تعیین کنیم، بسامد آن را از خودش کم می‌کنیم. به این صورت 0=440ـ440 می‌بینید که فاصله صفر شد و کل مطلب تا اینجا زیر سؤال رفت. روشن است با آموخته‌های فعلی هر نت با خودش هیچ فاصله‌ای ندارد. ولی در دانش نظری موسیقی به طور استثناء فاصله هر نت با خودش را «یکم درست» می‌نامند و این فقط یک قرارداد است. دیگر فواصل ایجاد شده را مطابق شکل (34) بدین صورت می‌توان نام برد. فاصله هر نت با یک نت بعد از خودش، فاصله دوم فاصله هر نت با دو نت بعد از خودش، فاصله سوم فاصله هر نت با سه نت بعد از خودش، فاصله چهارم فاصله هر نت با چهار نت بعد از خودش، فاصله پنجم فاصله هر نت با پنج نت بعد از خودش، فاصله ششم فاصله هر نت با شش نت بعد از خودش، فاصله هفتم فاصله هر نت با هفت نت بعد از خودش، فاصله هشتم

توجه کنید که فاصله بین Do3 و Do4 از نوع هشتم است و نباید با فاصله یکم درست اشتباه شود. زیرا نام هر دو نت یکسان است اما بسامد آنها یکی نیست. بسامد Do4=528 Hz دوبرابر Do3=264 Hz است یعنی نسبت 2 به 1. در موسیقی به نت Do4 اصطلاحاً نت هنگام Do3 می‌گویند و البته برعکس نیز همین‌طور است یعنی Do3 نت هنگام Do4 به حساب می‌آید. منتهی اولی هنگام بالا و دومی هنگام پایین نامیده می‌شود. فاصله بین دو نت هنگام همیشه هشتم درست است.

شکل 34: تعداد فاصله هایی که نت ها با هم می سازند

شکل 34: تعداد فاصله هایی که نت ها با هم می سازند

کلمات کلیدی:

پرده و نیم پرده

ایوب عالی نژاد دیدگاه

در آغاز کتاب با نام نت‌های هفتگانه موسیقی آشنا شدیم و دیدیم که مهمترین عامل تشخیص نت‌ها از یکدیگر و شخصیت دادن به آنها بسامد هر نت بود و هفت نت موسیقی تنها با بسامدهای مختلف بوجود می‌آیند. پرسش: وقتی بخواهیم از نتی مثل «دو» به نت بالاتر یعنی «ر» و یا نت پایین‌تر یعنی «سی» حرکت کنیم، بسامد نت «دو» چقدر باید بالا یا پایین برود تا به منظور خویش برسیم؟ این پرسش درست مثل این است که از شما بپرسند از تهران تا شیراز چه قدر باید راه برویم تا به مقصد برسیم؟ روشن است پاسخ می‌دهید به اندازه مسافت تهران تا شیراز، نه کمتر و نه بیشتر. اگر راه کمتری رفته شود، ممکن است از شهرهای میانی این مسیر مثل قم و اصفهان سر در‌آوریم و چنان چه در همین مسیر راه بیشتری برویم، از شیراز عبور خواهیم کرد و ممکن است به شهر بعدی مثل بوشهر برسیم. یعنی در هر حال به مقصد نرسیده‌ایم. در موسیقی نیز حرکت از یک نت به نت دیگر دقیقاً بر اساس مقدار مسافت یا به عبارتی مقدار اختلاف بسامد آن دو نت انجام می‌گیرد و این چیزی کاملاً مشخص و از پیش تعیین شده است. برای مثال وقتی بخواهیم از نت «دو» با بسامد 261 هرتز به سمت نت «ر» با بسامد 293 هرتز حرکت کنیم باید به اندازه‌ی اختلاف این دو بسامد یعنی 32 هرتز افزایش بسامد ایجاد کنیم تا نت «ر» به صدا درآید. همین طور برای حرکت به سایر نت‌ها چه بالاتر از «دو» و چه پایین‌تر از آن باید بسامد نت «دو» را به اندازه‌های مشخصی بالا و پایین ببریم. پرسش: اختلاف بسامد 32 هرتز بین نت های «دو» و «ر» از کجا آمده است؟ پرداختن به این پرسش خود باعث ایجاد پرسشهای دیگری در ذهن می‌شود. چرا زمین کروی شکل است؟ چرا به دور خورشید می‌چرخد؟ چرا عمر انسان بیشتر از پروانه هاست؟ چرا درختان در زمستان می‌خوابند؟ و بسیاری پرسشهای دیگر. بشر پیش از آنکه به اینگونه مسایل بیندیشد، زندگی خویش را با اتکاء به تجربه پیش برده است. او آتش را کشف کرد بی‌آن که بداند پدیده سوختن چیست؟ زبان را به چرخش درآورد بدون آن که اصول و قواعد ادبی بلد باشد. او همچنین آواز را تجربه کرد بی‌آن که بداند موسیقی چیست و نت یعنی چه؟ سپس با برخی سازهای ابتدایی نظیر نی آشنا شد و آن چه را با حنجره می‌خواند به وسیله ساز نیز تقلید کرد. او چیزی را می‌خواند و می‌نواخت که برای گوشش دلنشین بود و بعدها که در خوانده‌ها و نواخته‌هایش تأمل کرد متوجه شد تمام صداهای زیبا و موزون در مجموع هفت صدای مختلف (هفت نت) بیشتر نیست و هرچه هست از ترکیب و تکرار همین هفت صدا حاصل می‌شود و چون بیشتر دقت کرد متوجه شد بین هر صدا تا صدای قبلی یا صدای بعدی یک فاصله‌ی بسامدی -زیر و بمی- وجود دارد که بعدها فهمید این مقدار فاصله نوعی اختلاف بسامد است و امروزه با واحد هرتز بیان می‌شود. او همچنین در ردیابی فاصله‌های بین نت‌ها متوجه شد صداها دارای فواصل کوتاه و بلند نسبت به یکدیگرند. پس برای هر نتی اسمی انتخاب کرد و به نسبت فاصله‌های موجود در بین آن ها و همینطور ترتیب قرار گرفتن شان به نموداری شبیه شکل 33 رسید.

نام فاصله‌های بلند را پرده و نام فاصله‌های کوتاه را نیم‌پرده گذاشت. از طرفی او متوجه شد وقتی نت‌های هفتگانه را یک‌یک بنوازیم و به سمت نت‌های بالاتر برویم، ‌با صدایی بسیار شبیه به صدای نخست مواجه می‌شویم و بعد معلوم شد صدای هشتم، صدایی است که بسامد آن درست دو برابر صدای یکم است و آن را نت هنگام (Octave) خواند. به این ترتیب داستان پرده و نیم‌پرده شکل گرفت و علاوه بر این، فاصله‌های دیگری نظیر سه‌چهارم پرده و همین طور یک و ربع پرده در برخی فرهنگ ها، ازجمله موسیقی ایران بوجود آمد.

شکل 33: نت های موسیقی فاصله های متفاوتی با هم دارند

شکل 33: نت های موسیقی فاصله های متفاوتی با هم دارند

کلمات کلیدی:

خطوط حامل

ایوب عالی نژاد دیدگاه

چنانکه می‌دانید در نوشتن زبانهای فارسی و انگلیسی و... همواره حروف بر روی یک خط و پشت سر هم نوشته می‌شوند اما نت‌های موسیقی روی یک خط قابل نوشتن نیستند. علت آن است که نشانه و نماد تمام نت‌های موسیقی هم‌شکل اند و اگر بخواهیم روی یک خط نت‌نویسی کنیم، آنگاه نمی‌توان آنها را از هم تشخیص داد. به همین جهت خط مورد استفاده در موسیقی از پنج خط موازی و با فاصله‌ی کم تشکیل می‌شود که به خطوط حامل معروف هستند. خطوط حامل به ترتیب از پایین به بالا شماره‌گذاری می‌شوند بدین صورت خط اول، خط دوم، خط سوم، خط چهارم و خط پنجم (شکل 1 ) .

مطابق شکل (1) ملاحظه می‌کنید هر چهار نت هم قیافه هستند درحالیکه هیچ‌یک از آنها هم‌نام نیستند و هریک شخصیت جداگانه‌ای دارند. این تشخیص به خاطر مکان قرار گرفتن نت‌ها در رو، زیر یا بالای خطوط حامل است. بنابراین چهار نت شکل (1) با اینکه قیافه‌ی یکسانی دارند ولی هریک نماینده‌ی یک صدای منحصر به فرد هستند، به عبارتی ما با چهار نت مختلف روبرو هستیم. در خطوط حامل علاوه بر اینکه روی پنج خط می‌توانیم نت بنویسیم، در چهار مکان دیگر هم در لابلای خطوط می‌توان نت نوشت. همچنین دو مکان دیگر یکی در پایین خط اول و دیگری در بالای خط پنجم بدین منظور وجود دارد. پس در یک خط حامل پنج خطی، تعداد یازده نت می‌توان ‌شناسایی کرد، شکل (2).

پرسش: با وجود بالا و پایین رفتن نت‌ها در خطوط حامل، نام هریک از آنها در مکانهای مختلف چگونه شناسایی می شود؟

شکل 1: خطوط پنجگانه حامل

شکل 1: خطوط پنجگانه حامل


شکل 2: نت های روی خط و میان خط

شکل 2: نت های روی خط و میان خط


کلمات کلیدی:

نگارش موسیقی

ایوب عالی نژاد دیدگاه

چنانکه می‌دانید اصل و ذات موسیقی بر اساس قوه‌ی شنوایی استوار است. هر آهنگی زمانی جلوه‌گری می‌کند که توسط گوش شنیده شود و میزان بهره‌جویی انسان از موسیقی بسیار وابسته به زمان است. یعنی تا وقتی موسیقی شنیده می‌شود از آن لذت می‌بریم و یا درک می‌کنیم. به محض پایان گرفتن آهنگ دیگر نمی‌توان همان بهره لازم را برد مگر این که آهنگ از نو نواخته شود. البته با کمک حافظه تا حدی می‌توان موسیقی را به خاطر سپرد اما برای تجزیه و تحلیل و انتقال مفاهیم فنی نمی‌توانیم به حافظه‌ی خویش اتکا کنیم. بدین منظور بحث نوشتن موسیقی پیش می‌آید. یعنی علاوه بر شنیدن آهنگ، باید روی کاغذ نیز بتوانیم همان آهنگ را بنویسیم. وقتی موسیقی روی کاغذ آمد از قید زمان خارج می‌شود و هر لحظه اراده کنیم به بخشی و یا تمام آهنگ می‌توانیم بپردازیم. اهمیت نوشتن موسیقی بویژه در امر آموزش، اجرای گروهی، آهنگسازی و تجزیه و تحلیل آهنگ کاربرد دارد. پس عامه‌ی مردم که فقط شنونده‌ی صرف موسیقی هستند نیازی به خواندن و نوشتن موسیقی ندارند.


کلمات کلیدی:

الفبای موسیقی

ایوب عالی نژاد دیدگاه

برای نوشتن موسیقی همانند زبانهای رایج بشری احتیاج به نمادها و یا الفبای مخصوص داریم. می دإنید که در نگارش زبان فارسی ما از 32 حرف به تناوب استفاده می‌کنیم و همینطور در نگارش زبان انگلیسی از 26 حرف لاتین بهره می‌گیریم. به همین ترتیب می‌توان در نوشتن موسیقی از حروف و نمادهایی مخصوص کمک گرفت. البته تعداد حروف مورد استفاده در زبان موسیقایی فقط هفت مورد است که به شکلهای متفاوتی مورد استفاده قرار می‌گیرند. همانند حروف زبان فارسی که هر یک اسمی خاص دارند، الفبای موسیقی نیز هر یک اسم جداگانه‌ای دارند و به همین عنوان شناخته می‌شوند. اسامی نت‌های هفتگانه بدین ترتیب است: دو ـ ر ـ می ـ فا ـ سُل ـ لا ـ سی شما می‌توانید ترتیب نت‌ها را جور دیگری حفظ کنید. برای مثال لا ـ سی ـ دو ـ ر ـ می ـ فا ـ سل و یا: می ـ فا ـ سل ـ لا ـ سی ـ دو ـ ر توجه کنید ترتیب نت‌ها نباید به هم بخورد یعنی نت «ر» همیشه بعد از نت «دو» و همواره پیش از نت «می» واقع می‌شود و بقیه نیز به همین نظم‌اند. برای درک بهتر موضوع توجه خود را به نظم و ترتیب حروف الفبای فارسی معطوف کنید که حروف سی و دوگانه چگونه پشت سر هم می‌آیند. مکان قرارگیری حروف همیشه جای ثابتی است و موقعیت هریک از آنها با توجه به مکان حروف قبلی و بعدی شناسایی می‌شود. مثل حرف «ب» که همیشه بعد از «الف» و پیش از حرف «پ» قرار می‌گیرد. بر خلاف حروف زبانهای فارسی و انگلیسی که علاوه بر اسم خاص، دارای شکل خاص و منحصر به فردی هستند، نت‌ها یا همان الفبای موسیقی فقط دارای اسم خاص‌اند و از نظر شکل و شمایل، قیافه مشترکی دارند. یعنی تمام نت های هفتگانه با یک نماد شناخته می‌شوند. پرسش: چگونه می‌شود نت‌های هفتگانه را از یکدیگر تشخیص داد؟ با توجه به اینکه همگی آنها یک شکل‌اند.


کلمات کلیدی:

انواع آرپژ

ایوب عالی نژاد دیدگاه

 

==============================================
انواع آرپژ
===========
نوع 1(ساده 4/4)
ضربه اول: زدن سیم 4 با انگشت P
ضربه دوم: زدن سیم 3 با انگشت i
ضربه سوم: زدن سیم 2 با انگشت m
ضربه چهارم: زدن سیم 3 با انگشت i
..............................................
نوع 2(8/6)
ضربه اول: زدن سیم 4 با انگشت P
ضربه دوم: زدن سیم 3 با انگشت i
ضربه سوم: زدن سیم 2 با انگشت m
ضربه چهارم: زدن سیم 3 با انگشت i
ضربه پنجم: زدن سیم 1 با انگشت a
ضربه ششم: زدن سیم 3 با انگشت i
ضربه هفتم: زدن سیم 2 با انگشت m
ضربه هشتم: زدن سیم 3 با انگشت i
.................................................
نوع 3 (معمولی)
ضربه اول: زدن سیم 4 با انگشت P
ضربه دوم: زدن سیم 3 با انگشت i
ضربه سوم: زدن سیم 2 با انگشت m
ضربه چهارم: زدن سیم 1 با انگشت a
ضربه پنجم: زدن سیم 2 با انگشت m
ضربه ششم: زدن سیم 3 با انگشت i


کلمات کلیدی: آرپژ، آرپژ گیتار، آرپژهای گیتار

سکوت

ایوب عالی نژاد دیدگاه

آیا می‌توانید حدس بزنید سکوت در موسیقی چه مفهومی دارد؟ شاید تصور کنید سکوت به معنی عدم اجرا یا پایان دادن به بخش موسیقی باشد که این اندیشه تا حدی درست است. اما در موسیقی مجبور نیستیم بدون فاصله نت‌ها را پشت سر هم بشنویم. ممکن است در لابلای آهنگ به سکوت های کوتاه و بلندی نیاز باشد و این بستگی به آهنگ و آهنگساز مربوطه دارد. از آنجا که اساس موسیقی بر نظم و ترتیب زمانی استوار است، سکوتها نیز باید از یک قاعده و نظمی پیروی کنند. برای این منظور در موسیقی نشانه‌هایی وجود دارد که به خواننده و نوازنده نشان می‌دهد در کجا و چه مدت زمان باید سکوت کنند. یک قطعه آهنگ می‌تواند در نقاط مختلفی از آغاز تا پایانش سکوت داشته باشد. حال چگونه سکوتهای مختلف را نشان می‌دهیم؟ در بحث تقسیمات زمانی نت‌ها ملاحظه کردیم که نت‌های موسیقی به لحاظ کشش زمانی به هفت نوع کوتاه و بلند تقسیم می‌شوند. درست به همین ترتیب سکوت ها نیز تقسیم‌بندی می‌شوند. یعنی در مقابل نت گرد سکوت گرد، نت سفید سکوت سفید و... خواهیم داشت. سکوت های هفتگانه با نشانه‌های ویژه بر روی خطوط حامل نوشته می‌شوند. سکوت گرد به زیر خط چهارم و سکوت سفید بالای خط سوم می چسبد. سایر سکوت ها جای مشخصی در روی خطوط حامل ندارند. به عبارتی، بالا یا پایین رفتن آنها هیچ تغییری در نام و ارزش زمانی شان بوجود نمی‌آورد،شکل (14).

شکل 14: به اندازه انواع نت ها سکوت داریم

شکل 14: به اندازه انواع نت ها سکوت داریم

کلمات کلیدی:

تقسیمات زمانی

ایوب عالی نژاد دیدگاه

در موسیقی به منظور بهره‌گیری درست از واحد زمان و اجرای منظم قطعات، نت‌ها را ارزش‌گذاری زمانی کرده‌اند. به این ترتیب که یک علامت برای واحد زمان موسیقی در نظر می‌گیرند و سپس سایر نت‌ها را به لحاظ ارزش زمانی با نت واحد می‌سنجند. نت واحد در موسیقی به نت گِرد معروف است و با علامت دایره توخالی (شبیه بیضی) در روی خطوط حامل نوشته می‌شود.

ارزش زمانی سایر نت‌ها از تقسیمات نت گرد بدست می‌آید. اگر نت گرد به دو قسمت تقسیم شود، به هریک از نیمه‌ها نت سفید گویند و علامت معرف آن یک دایره توخالی با یک خط چسبیده به آن است. حال اگر نت سفید را به دو نیم تقسیم کنیم، به هر یک از نیمه‌های آن نت سیاه می‌گویند و علامت نشان‌دهنده‌اش یک دایره توپر و یک خط چسبیده به آن است. به همین ترتیب با نصف کردن نت سیاه به دو نت کوچکتر دست می‌یابیم که آن را نت چنگ می‌نامیم. علامت نت چنگ یک دایره توپر و یک خط پرچم‌دار که دم نام دارد، به آن چسبیده است، شکل (12).

به این نت، یک لاچنگ هم می‌گویند. چون دم یا پرچم آن تک است. نت بعدی که از نصف کردن نت یک لا چنگ بدست می‌آید، نامش دولاچنگ است. شکل آن همانند شکل یک لاچنگ ولی با این تفاوت که دم یا پرچم آن دولایه است. به همین ترتیب نت‌های سه لا چنگ و چهار لا چنگ بدست می‌آیند. گفتنی است تقسیمات کوچکتر از چهار لا چنگ در عمل قابل اجرا نیستند و چون کاربرد عملی ندارند در بحث تئوری هم مطرح نمی شوند. وقتی تعداد نت های پرچم دار در کنار هم زیاد باشد، برای راحت بودن شناسایی آن ها، پرچم هایشان به هم وصل می شود. شکل (13) به روشنی این تقسیمات و اتصال پرچم ها را نشان می‌دهد.

اگر به تعداد گونه‌های نت که از تقسیم پله پله نت گرد در شکل (13) بدست آمده‌اند توجه کنید، می‌بینید در مجموع هفت گونه نت به لحاظ ارزش زمانی بدست آمده است. 1ـ گرد 2ـ سفید 3ـ سیاه 4ـ چنگ 5ـ دولا چنگ 6ـ سه‌لا چنگ 7ـ چهارلا چنگ. بیاد بیاورید تعداد نت‌های موسیقی نیز هفت عدد بودند. علاوه بر اینها تقسیمات زمانی دیگری وجود دارد که بعداً به آن خواهیم پرداخت.

شکل 11:نت گرد در جاهای مختلف خط حامل

شکل 11:نت گرد در جاهای مختلف خط حامل


شکل 12: تشریح نت های کوچک تر از سیاه

شکل 12: تشریح نت های کوچک تر از سیاه


شکل 13:تقسیمات نت گرد در حالی که پرچم نت های کوچک به هم وصل شده اند

شکل 13:تقسیمات نت گرد در حالی که پرچم نت های کوچک به هم وصل


کلمات کلیدی:

تراندو

ایوب عالی نژاد دیدگاه

ضرباتی اَزاد که هنگام اجرای آکورد، بین اجرای آکورد و یا بین ملودی توسط سه انگشت i,m,a نواخته میشن.


کلمات کلیدی:

آکورد

ایوب عالی نژاد دیدگاه

اجرای هم زمان چند نت که بوسیله ی ریتم یا راسگوادو انجام میشه. آکورد ها گستردگی خیلی زیادی دارن، انواع آکوردها شامل مینور، ماژور، آکوردهای هفتم، شکسته، دیمینیش و . . . میشن.


کلمات کلیدی:

<      1   2   3   4   5      >
?بازدید امروز: (57) ، بازدید دیروز: (78) ، کل بازدیدها: (386562)

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ

رنک الکسا