سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آموزش گیتار ، خوانندگی ، سلف‍ژ ، آکورد ،تبلچر ، نت ، آرپژ ،جدید

موسیقی در دوره قاجار

ایوب عالی نژاد دیدگاه

دوره قاجار

1200-1300 خورشیدی

حکومت قاجارها که در اوایل با نا آرامی های متعددی روبرو بود، در حدود سال های 1200 خورشیدی (1820 میلادی) با روی کار آمدن فتحعلی شاه به ثبات رسید. 28 سال بعد با ظهور ناصرالدین شاه، برخی هنرها از جمله موسیقی امکان رونق بیشتری یافتند و حکومت 50 ساله وی فرصت خوبی را برای گردآوری و تدوین موسیقی ایرانی فراهم آورد. حمایت مستقیم دربار ناصری از موسیقیدانان، باعث گسترش نوعی از موسیقی ایرانی گردید که امروزه به موسیقی دستگاهی یا سنتی معروف است. علاوه بر آن، با ایجاد ارتباط بین ایران و اروپا، کم کم نوعی از موسیقی غربی نیز در این دوره با شکلی متفاوت از خاستگاه خود شکل گرفت. امکان شنیدن نمونه های صوتی آن زمان تنها به کمک ضبط هایی که اواخر حکومت قاجاریه در ایران صورت گرفت، ممکن است.

موسیقی دستگاهی

رونق موسیقی دستگاهی مدیون خاندان فراهانی است. بزرگ این خاندان به نام آقا علی اکبر فراهانی (نمونه 1) در دربار ناصرالدین شاه بود و علاوه بر اجرای موسیقی، شاگردانی هم تربیت می کرد. یک نقاشی مینیاتور متعلق به آن دوره، وی را در حال آموزش ساز تار نشان می دهد.

آقا علی اکبر با داشتن چند فرزند خردسال به نام های عبدالله و حسینقلی در سن جوانی درگذشت و بار موسیقی دربار بر دوش برادر زاده اش آقا غلامحسین افتاد. وی نیز هنرش را به دو پسر عموی یتیم، ارزانی داشت و این دو کودک بعدها خود جریان ساز شدند. میرزا عبدالله و برادر کوچکترش آقا حسینقلی (نمونه های 2 و 3)، موسیقی نظام یافته دستگاهی را بسط و گسترش دادند و تحت عنوان ردیف موسیقی ایران آن را به نسل بعد منتقل کردند.

موسیقی دستگاهی این دوره بر اساس یک سنت قدیمی به سود آواز بود و تصنیف خوانی چندان رواجی نداشت. زیرا تصنیف خوانی شکل نازلی پیدا کرده بود و عموماً توسط مطرب‌ها و افراد غیرحرفه‌ای اجرا می شد. خوانندگان بزرگ موسیقی ایران چنین باور داشتند که تصنیف خوانی اصولاً کار زنان است. گر چه دو تصنیف ساز بزرگ عصر قاجار یعنی علی اکبر شیدا و عارف قزوینی (نمونه های 7 و 8) کمی ذهنیت موجود را با آثار هنری خود عوض کرده بودند ولی همچنان تصنیف در بین خوانندگان مطرح، جایگاه مناسبی نداشت و کمتر اجرا می شد. موسیقیدانان معتبر معمولاً تصنیف نمی‌ساختند و یا اگر می‌ساختند نام خود را ذکر نمی‌کردند. بیشتر آثار ضبط شده دوره قاجار شامل انواع تصانیف، تکنوازی و اجرای آواز با همراهی سازهایی مثل تار، کمانچه، سنتور و نی هستند.

علاوه بر خاندان فراهانی، دو تصنیف ساز بزرگ اواخر دوره قاجار به نام های علی اکبر شیدا و عارف قزوینی نقش قابل توجهی در شکل گیری موسیقی این دوره داشتند. عارف قزوینی تمایلات انقلابی داشت و تقریباً تمام آثارش متوجه جریان انقلاب مشروطه بود. در عین حال آثار زیادی با مضامین عاشقانه ساخت.

اما علی اکبر شیدا به طور کامل در فضای عاشقانه بود و خود را درگیر مسائل سیاسی اجتماعی نکرد. تصانیف زیادی از وی به جا مانده است که در تاریخ تصنیف سازی ایران کم نظیرند.

موسیقی نظام

وقتی ناصرالدین شاه برای نخستین بار به سفر اروپا رفت، هنگام استقبال رسمی، از ساز و برگ موسیقی نظام و تشریفات فرانسوی ها خیلی خوشش آمد و دستور داد چنین تشکیلاتی برای ایران هم درست بشود. در نتیجه دو کارشناس موزیک نظام به نام های بوسکه (Boske) و رویون (Royun) از پاریس وارد تهران شدند و در سال 1235 خورشیدی یک دسته موزیک نظامی به نام "دسته موزیک سلطنتی" تشکیل دادند. سیزده سال بعد معاون اول گارد پیاده نظام فرانسه به نام آلفرد ژان باتیست لومر (نمونه 11) به استخدام دولت ایران درآمد و با رونق دوباره دسته موزیک سلطنتی، در مدرسه دارالفنون به آموزش موسیقی مشغول شد. موسیو لومر شاگردان زیادی تربیت کرد و به همه آن ها خط نت موسیقی یاد داد تا آهنگ های مختلف را بنویسند و اجرا کنند. وی همچنین برخی از آوازهای ایرانی را برای پیانو تنظیم و اجرا کرد که با اصل آوازها، تفاوت قابل ملاحظه ای داشتند. زیرا غالب آوازهای ایرانی در چارچوب فواصل ماژور و مینور قرار ندارند و او ناگزیر بود همه این ها را با پیانویی بنوازد که اساساً برای نواختن موسیقی غربی درست شده بود و نه موسیقی شرقی با فواصل غیر اروپایی.

لومر علاوه بر این ها، تعدادی مارش و سرود برای مناسبت های مختلف ساخت تا در هنگام جشن های دولتی اجرا شود. از جمله ساخت نخستین سرود ملی ایران (نمونه 13) بود که در تیر ماه 1252 به لومر سفارش دادند. این سرود که از ابتدا بی کلام بود و به سلام شاهی شهرت داشت، در سال 1284 خورشیدی برای نخستین بار نسخه ای از آن به رهبری موسیو لومر ضبط گردید. ولی امروزه یکی از ترانه سرایان ایران به نام بیژن ترقی روی آن ترانه ای سروده و آهنگ آن با تنظیم پیمان سلطانی (نمونه 14 و 15) توسط خواننده جوان سالار عقیلی خوانده شده است.

آموزش های موسیو لومر در مدرسه دارالفنون، کم کم به بار نشست و تعدادی از هنرجویان توانستند در دسته های مختلف به نوازندگی بپردازند. از جمله تشکیل "ارکستر شاهی" (نمونه 17) به سرپرستی علی اکبر خان شاهی بود که برنامه های متعددی را در جشن های دربار اجرا می کرد.

یکی از ویژگی های نخستین هنرجویان موسیقی این بود که سازهای غربی مثل فلوت و کلارینت را در فضای موسیقی ایرانی به صدا در می آوردند. این سازها از نظر ساختمان اصولاً برای نواختن موسیقی های شرقی طراحی نشده بودند. با این وجود، علاقه و پشتکار آن هنرجویان باعث شد تا اجرای برخی دستگاه ها و آوازهای خاص موسیقی ایرانی با این سازها میسر شود. تبحر برخی نوازندگان آن دوره در نواختن فلوت و کلارینت با لحن ایرانی چنان بالا بود (نمونه 19) که شنونده ایرانی، کمتر احساس یبگانگی با صدای این سازها می کرد. امروزه با گذشت حدود یکصد سال از آن زمان، نوازندگانی که بتوانند با سازهای بادی غربی، موسیقی اصیل ایرانی را اجرا کنند، بسیار کمیابند.

موسیقی عامیانه

در دوره قاجار، فاصله کمی بین موسیقی با مضامین جدی و موسیقی عامیانه در حوزه‌ی تصنیف خوانی بود. در نتیجه هنرمندان مربوطه علاوه بر خواندن اشعار فاخر و غالباً نخبه گرا، گاه اشعاری عامیانه هم می خواندند. با این وجود عده ای نیز در خواندن و نواختن تصنیف‌های عامیانه تبحر ویژه ای داشتند (نمونه 21 و 22). در مجموع، دو فرهنگ رسمی و عامیانه تا حدی در هم ادغام بود و جلوه های مختلفی از موسیقی ایرانی توسط هنرمندان عرضه می شد. با این توضیح که موسیقی عامیانه ایرانی از نظر چارچوب تفاوت زیادی با ردیف موسیقی ایران نداشت. فقط جنس اشعار و برخی حالات بیانی آن فرق می کرد.

موسیقی انقلابی

تا پیش از وقوع نهضت مشروطه در 1285 خورشیدی (1906 میلادی)، موسیقی رایج در شهرهای بزرگ غالباً مضامین عاشقانه، سرگرم کننده و گاه بسیار بی ارزش داشت. چنان که عارف قزوینی تصنیف سرای نامدار عصر مشروطه در کتابش می نویسد: "وقتی من به ساختن تصنیف های میهنی روی آوردم، این هنر چنان تنزل یافته بود که حتی برای گربه شاه نیز تصنیف می ساختند". با صدور فرمان مشروطیت در سال 1285 توسط مظفرالدین شاه، نوع حکومت از پادشاهی مطلقه به سلطنت مشروطه تغییر یافت. اما این تحول سیاسی چندان دوام نیاورد و چند ماه بعد از آن که شاه بیمار درگذشت، جانشین او محمد علی شاه فرمان پدر را باطل کرد و دوباره حکومت استبدادی برقرار شد. این دوره سه ساله که در تاریخ سیاسی ایران به استبداد صغیر شناخته می شود، سرآغاز تحولاتی در موسیقی شهری ایران بود. عارف قزوینی شاعر، ترانه سرا و خواننده عصر مشروطه (نمونه 22) در ارتباط با وقایع تلخ این دوران تصانیف ویژه ای ساخت و با صدای پرتوان خود اجرا کرد. این تصانیف از آن جا که حرف روز جامعه بودند و از طرفی با ظرافت های خاص موسیقی ایرانی پیوند داشتند، دهان به دهان منتشر شدند و موج مخالف مردمی با حکومت استبدادی شدت گرفت. عارف قزوینی برای کشته شدن جوانان، سرداران و جو خفقان آن زمان به تناسب آثاری پدید آورد (نمونه 23) که سال های بعد این نمونه ها، به عنوان سرمشق آثار مشابه درآمدند.


کلمات کلیدی:

?بازدید امروز: (38) ، بازدید دیروز: (38) ، کل بازدیدها: (385665)

ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.

سرویس وبلاگ نویسی پارسی بلاگ

رنک الکسا